عملکرد ابتکار و خلاقیت کارکنان

عملکرد توانمندسازی کارکنان

عملکرد کارکنان در رضایت ارباب رجوع

آموزش عمومی

-

-

۰.۳۹۳

-

آموزش تخصصی

-

-

-

-

آموزش فرهنگی اجتماعی

-

۰.۲۸۳

۰.۲۶۳

۰.۲۱۹

آموزش مدیریتی

-

-

-

-

ضریب تعیین تعدیل شده مدل

-۰.۰۰۸

۰.۰۸۸

۰.۳۲۹

۰.۰۲۶

در مجموع نتایج زیر را می توان از اجرای تکنیک رگرسیون چندگانه خطی استنباط نمود:
- نتایج مربوط به فرضیه دوم: مدل رگرسیون تاثیر انواع آموزش بر عملکرد اختصاصی کارکنان معنادار نبوده و در واقع هیچ یک از انواع آموزشها نتوانست تاثیری بر عملکرد اختصاصی فرد داشته باشد؛ چه اینکه آموزشهای تخصصی در دانشگاه کاشان آن قدر ضعیف (میانگین نزدیک صفر برای هر کارمند) می باشد، که چنین نتیجه ای قابل تصور است.

- نتایج مربوط به فرضیه سوم: از بین انواع آموزشها، تنها این متغیر آموزشهای فرهنگی اجتماعی است که اثرگذاری نسبی در حدود ۲۰ درصد بر عملکرد ابتکار و خلاقیت کارکنان داشته است.
- نتایج مربوط به فرضیه چهارم: از بین انواع آموزشها، آموزشهای عمومی با اثرگذاری نسبی حدود ۴۰ درصدی و آموزشهای فرهنگی اجتماعی با اثرگذاری نسبی در حدود ۲۵ درصدی بر عملکرد توانمندسازی کارکنان نقش داشته اند.
- نتایج مربوط به فرضیه پنجم : از بین انواع آموزشها، تنها آموزشهای فرهنگی اجتماعی با اثرگذاری نسبی در حدود ۲۲ درصدی بر عملکرد کارکنان در باب رضایت ارباب رجوع نقش داشته اند.
- سایر نتایج:
- ضریب تعیین تعدیل شده تنها برای متغیر وابسته عملکرد توانمندسازی کارکنان در حدود ۳۳ درصد قابل توجه بود اما برای سایر متغیرهای وابسته آنقدر کوچک است، که نمی توان بر اساس آن مدل رگرسیونی خوبی را تصور نمود.
- آموزشهای فرهنگی اجتماعی (با ضریب بتای استاندارد حدود ۲۰ درصد) بر روی تمامی محورهای عملکردی به غیر از محور عملکرد اختصاصی اثرگذاری نسبی بوده و این نشان می دهد که این آموزشها در صورت هدفمندبودن نیز مفید فائده می باشند.
- آموزشهای تخصصی و آموزشهای مدیریتی بر هیچ یک از محورهای عملکردی اثر گذار نبوده، چه اینکه با میانگین کمتر از ۲ ساعت برای آموزشهای تخصصی و نزدیک به صفر برای آموزشهای مدیریتی، انتظاری بیش از این نیز نمی رفت.
به طور خلاصه می توان در باب اثرگذاری انواع آموزشها بر محورهای عملکردی در وضع موجود گفت که: