تاثیرات مستقیم و مشخص هر شهری بر مجوعه عناصر و فضهایش بر کسی پوشیده نیست.
شهر بر خیابان و مبدان - دو عنصر اصلی فضاهای شهری - اثر می گذارد و آنها نیز بر مبلمان و تجهیزات دیگر شهری. (توسلی و بنیادی، ۱۸:۱۳۷۱)
« تاریخ تحول مبلمان شهری با تاریخ شهر و خیابان آمیخته است. تاریخی که تفکیک ناپذیر است و مروری هرچند مختصر را بر شهر و شهرسازی، اجتناب ناپذیر می نماید. از پیدایی نخستین تمدن ها تا ظهور نو شهرهای پیشرفته معاصر، این امر مصداق دارد. باع نایت به مطالب فوق و تاکیدی که به اصل موضوع- مبلمان شهری وجود دارد، بررسی سابقه تاریخی تجهیرات شهریدر دو بخش با نامهای: تاریخ خیابان و شهر، و تاریخ مبلمان شهر ارئه میشود. همچنین واقعه مهم انقلاب صنعتی به در زمان خود تاثیر عمیقی بر صنایع و زندگی شهری گذاشت، در روند بررسی تاریخی مذکور نقطه عطفی به حساب آمده است» (مرتضایی ۳۳:۱۳۸۲ و ۳۴)
۱-۶-۲ سابقه مبلمان شهری درایران
در شهر سازی ایرانی چه در دوران قبل از اسلام و چه دردوران پس از اسلام از عناصر شهری استفاده های متنوعی به عمل می آمد. در اینجا سبک اصفهان را در مورد عناصر شهری توضیح می دهیم:
شهرسازی سبک اصفهان تجهیزات و تزینات متنوعی را در سطح شهر ایجاد کرده بود. این تجهیزات و تزیینات به فضای شهری روح بخشیده و محاوره ی انسان را با فضای پیرامون ممکن می ساختند.
این تجهیزات و تزیینات را بر حسب دسته بندی های زیر می توان طبقه بندی کرد:
الف) تجهیزات و تزییناتی که جنبه ساختمانی دارند: ایوان، رواق ها، درگاه و جزوء آن
ب) تجهیزات و تزییناتی که جنبه عملکردی دارند: چراغهای روشنایی، درختان و جزوء آن
ج) تجهیزات و تزییناتی که جنبه نشانه و نما دارند: مناره و جزوء آن
د) تجهیزات و تزییناتی که جنبه تزیینی دارد: تندیس ، مجسمه و جزوء آن
تجهیزات و تزیینات دارای جنبه عملکردی: در این گروه عناصری نظیر درختان، روشنایی و …
بطوری که از تجهیزات و عناصر برای تزیین و روشنایی سطح شهر بهره مند می شدند. چنانکه شاردن می نویسد: در اطراف بناهای میدان «پایه و منجیق هایی از چوب قرار داده بودند که روی آنها از پایین تا بالا چراغ نصب کرده بودند، روی ابنیه و اطاقهای اطراف میدان نیز از بالا تا پایین جای چراغ ساخته شده که در جشن ها و اعیاد روی آنها چراغ گذارده و روشن می کردند و تعداد کل آنها حدود پنجاه هزار عدد بود»(اهری،۲۹۴:۱۳۸۰-۲۹۳) ۷-۲ :نظریه های مرتبط با مبلمان شهری:
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
با رشد شدید شهرها و از بین رفتن مرزهای ناحیه و تاثیرات انقلاب صنعتی انگلستان در سال ۱۷۵۰ و بعد از آن شهرها و حتی کشورها از مرزهای خود فراتر رفته و از نظر الگو برداری از یکدیگر یا الگو برداری بقیه کشورها از کشورهای پیشرفته و مدرن در ساخت مناظر شهری و استفاده از تجهیزات شهری تفاوتهای اندکی میان آنها احساس شد. ولی لذت بخش ترین و خاطره انگیزترین شهرها، آن شهرهایی هستند که دارای هویت مکانی ویژه ی خود بوده، بخش ها و نواحی هر یک از حال و هوای خاصی برخوردار باشند. این موضوع طراحانی چون کوین لینچ در ایالت متحده را ترغیب نمود که در جهت شناخت و سپس تقویت شاخص های منحصر به فرد هر ناحیه در طراحی های شهری خود بکوشد.
کوین لینچ معتقد است که امروزه مسیرهای خص عتبر پیاده که بر اساهمان انگیزه ی جاده های تفریحی ولی برای وسیله نقلیه متفاوت طراحی شده اند بندرت دیده می شوند. تدارک مببلمان و نور مناسب برای این گونه مسیرها و تحرک بخشیدن بیشتربه آنها باعث انسانی کردن، معنی دار کردن و هویت بخشی به این مکانها می شود. همچنین مسیرهای عابر پیاده موجب حفاظت در مقابل ترافیک و وحدت بخشیدن و انسجام نمای ناهماهنگ خیابانها می شود (لینچ،۵۷۸:۱۳۷۶-۵۷۴)
محیط های شهری بخوبی طراحی شده بوسیله عناصر طراحی شهری و مکان یابی مناسب مبلمان شهری نظیر صندلی ها، ایستگاههای اتوبوس، زباله دانها، آبناها تقویت می شوند. مبلمان خیابان با رنگ درخشان به منظور بهبودی بصری و حفاظت حداقل استانداردهای سالم طراحی می شود(tac,2:2001)
طراحی ساختمان ها را می توان به معماران و طراحی راه ها را به مهندسان سویل واگذار کرد؛ اما مسئولیت طراحی پهنه بدون مباحثی که در این میان قرار دارد نا مشخص و نابسامان است. با وجود این طراحی فضاهای شهری با تمامی تسهیلات و تجهیزات، حیط مناسبی برای زندگی و فعالیت شهری فراهم می آورد( سعید نیا،۱۶:۱۳۷۰)
هر فعالیتی که توسط انسان صورت می گیرد اساساً متکی به فرهنگ است و این امر در مورد فضاهای شهری بخصوص خیابانها و میادین به شدت مطرح است که شخص رابطه فردی و اجتماعی خود را با فضاها و عناصرو اجزاء آن مشخص کرده و به استفاده از آنها می پردازد. به عبارت دیگر فرهنگ الگوهای رفتاری را بوجود می آورد و سپس الگوهای رفتاری تعیین کننده و بیان کننده ی چگونگی استفاده مردم از فضاها می شوند. پس طبیعی است که نحوه و میران استفاده از خیابان در فرهنگ های مختلف متفاوت باشد. در نمودار شماره (۱-۲) تاثیر فرهنگ بر فضا نشان داده شده است.
نمودار شماره (۱-۲) تأثیر فرهنگ برفضا(بحرینی، ۱۳۷۵: ۴-۱)
۸-۲ هویت مکان
« با رشد شهرها و حومه ها، گرایش افراطی در یک شکل کردن چهره شهری بوجود آمده است. به گئنه ای اغلب تفاوت کمی در روحیه مبلمان نقاط مختلف شهر یا حتی گاهی میان چند کشور دیده می شود. حل آنکه هنوز هم جذاب ترین و به یاد ماندنی ترین محله ها آنهایی هستند که با شکل و شمایل ویژه و مختص به خود در خاطره ها جای می گیرند و شاید از همین روستکه درکوششهای جدید برای نوسازی و سازمادهی شهرها به این خصوصیات توجه بسیار می شود.
از دیدگاه برنامه ریزان، انتخاب و طراحی مناسب مبلمان شهری حفظ هویت مکان و نمود بیشتر آن را ممکن می سازد. این برخورد در احیای مناطق تاریخی و سنتی بسیار موثر است.
اگر دخالت در شهر به تزئینات سطحی محدود نشود،باید میان بافت اجتماعی و فضای شهر توازنی ایجاد کرد. آن گاه که بافت اجتماعی مکانی تثبیت شد و در میان ساکنانش مفهوم شهر نشینی، ریشه ای عمیق دواند، می توان به ساختار هایی مکمل در سیما و منظر آن پرداخت و شرایط را برای حفظ محیط و رفاه اهالی اش مهیا کرد. به اتکای همین بافت اجتماعی تثبیتشده و ریشه دار می توان در مدت زمانی کافی و با روشی پویا، خیابانهای محله و شهر را به گونه ای مجهز کرد که بازتاب فرهنگ آن باشد» (مرتضایی،۳۰:۱۳۸۱)
۹-۲ مکان یابی در مبلمان شهری
برای اینکه مکان یابی و استقرار مبلمان به سمت وحدت حرکت کنند لزوم استفاده از اصول و استاندارد آشکارتر می شود که این کار تولید را برای یکسان سازی مبلمان سوق می دهد برنامه ریزان و طراحان و تولید کنندگان زیادی به واسطه اشتیاقشان به مواد مصنوعی نو ظهور، اغلب فواید مواد طبیعی را به فراموشی می سپارند.
موادی که رنگ و بفت پایدارتری دارند. هنگام تماس حس زنده تر و خالص تری القا می کنند.
حتی با افزایش عمر و تغییرات اقلیمی، بیشتر سازگاری دارند. مواد مصنوعی معمولأ از لحظه استفاده شروع به تحلیل رفتن می کنند. بهترین شیوه استفاده از مواد طبیعی همانا سود جستن از مواد بومی و مطقه ای است، مصالحی که بطور طبیعی با محیطشان هماهنگ هستند و ارزشهای نهفته زیادی دارند محصولاتی با این مصالح چنانکه درست انتخاب و مستقر شوند به نظم عمومی و هماهنگی کلی شهر کمک می کنند. (ماهنامه شهرداری۱۳۸۰: ۷-۸)
۱۰-۲ منظر شهری:
زمین آرایی یا منظر شهری که موجب بهبود جلوه های دیداری محیط شهری می گردد. مهمترین معیارهای برنامه ریزی و طراحی منظرسازی عبارتند از: انسجام فضایی، فضاسازی، تنوع ونظم، تکرار و سازگاری.
ما به مختصر در مورد هرکدام از آنها در زیر می پردازیم.
انسجام فضایی: سازمان دهی موزون محیط از طریق زمین آرایی و نظم کاشت، مناسبترین شیوه ایجاد منظر زیباست، علت آشفتگی های بصری گیج کننده در محیط های شهری، جدا افتادگی بخشهای مختلف از یکدیگر و تکه تکه شدن فضاهاست، در حالی ردیف ردیف درختان خزان پذیر سایه دار به خوبی فضاهای تکه تکه را به همدیگر پیوند می دهند و انسجام فضایی را برقرار می سازند.
فضاسازی: منظور از فضا در برنامه ریزی و طراحی منظر همان فضای باز(پر) و فضای بسته (خالی) است و نحوه ترکیب این فضاها حالت های گونگونی را به وجود می آورد که بر حسب عملکرد یا در شرایط اقلیمی مختلف، حال وهوای متفاوتی را به بیننده القا می کند. اصولا فضای باز، نشاط آور و دلگشاست بخصوص اگر بلافاصله از میان یک فضای محصور ومحدود به بیرون گشوده شود. فضای بسته خلوت گاهی است ایمن برای پناه بردن و دوری جستن از مزاحمتهای مختلف. در چنین فضایی با محصور کردن فضاها و مکانها می توان حالتهای مختلف از فضاسازی را انجام داد.
نظم وتنوع: در کنار همدیگر، معرف یک تعادل ظریف و ترکیب متناسب در طراحی منظر محسوب می شوند. از نظر زیبا شناسی، نظم بیش از اندازه در هر فضایی، باعث یکنواختی وکسالت می گردد و تنوع زیاد نیز موجب آشفتگی و هرج و مرج می شوند. ایجاد تعادل بین نظم و تنوع هنری است که تنها طراحان برجسته قادر به پدید آوردن آن هستند.
تکرار: در برنامه ریزی به مفاهیم نظم و تنوع معنی می بخشد و بین عناصر و فضاهای مختلف وحدت و هم بستگی ایجاد می کند. در طراحی پارکها نیز تکرار برخی از عناصر طبیعی، مانند درختان، موجب به هم پیوستگی عناصر پراکنده می شود.
سازگاری: منظر سازی در هر مکان باید با شرایط اقلیمی و طبیعی محل سازگاری داشته باشد. علاوه بر عناصر طبیعی، سازگاری با کاربری های مجاور و سیمای کالبدی ساختمانها نیز موجب افزایش مطلوبیت بصری می شود.
در برنامه ریزی یک منظر شهری ترکیب هنرمندانه عناصر معماری و عناصر طبیعی به گونه ای دلپذیر حس زیباشناسی انسان را ارضاء می کند. عناصر زیباشناسی فضا عبارتند از: فرم، بافت و رنگ
فرم: شکل خارجی اشیا است که یالهای آن از خطوط متعددی تشکیل می گردد.
بافت: رابطه ویا همبستگی ساختاری بین مجموع بخشهای مختلف هر جسم یا هر شی را بافت آن می نامند. در برنامه ریزی و طراحی، منظر بافت به ۲ دسته بافت طبیعی و بافت مصنوعی تقسیم می شود.
بافت طبیعی معمولأ از ترکیب عوامل یا گیاهان تشکیل می گردد و بافت مصنوعی از مصالح و یا عناصر ساختمانی.
رنگ: رنگ تأثیرات حسی گوناگونی را در افراد به وجود می آورد. در ادامه این مطلب به موضوع رنگ در محیط می پردازیم (ماهنامه شهرداری، ۱۳۸۰: ۷۸۲-۷۸۳)
۱۱-۲ رنگ در محیط:
رنگ پدیده ای است که در همه جا حضور دارد و نقش بازی می کند. تمام ارتباطات به کمک رنگ ها انجام می گیرد و تمام دریافت های عینی به وسیله رنگ ها حاصل می شود. در روی تابلوهای راهنمایی در باند فرودگاهها، در تقاطع جاده ها، در کارخانه ها، در خیابان ها و پیاده روها نیز چنین است.
ماشین آلات و اتومیبل ها رنگ آمیزی می شوند تا بهتر به چشم بخورند. دیوارهای سنگی و آجری، کفپوشهای رنگارنگ، درو پنجره های چوبی و فلزی و جزو آن همه با توجه به ارزش رنگ ها انتخاب می شوند(حلیمی، ۱۳۶۵: ۵)
رنگ ها می توانند با سردی و گرمی خود، با تظاهر یا فروتنی خود، ایجاد تنش یا آرامش کرده و به هر حال در فضا وزن ایجاد می نمایند (بحرینی، ۱۳۷۷: ۲۴۷)
رنگ باید جزئی از کل فرض شود؛ کلی که بسوی وحدت و یگانگی روا دارد. و عامل دیگر در گزینش رنگ، کاربرد محصول است. رنگ نباید برای دوره کوتاه و تنها به قصد جلب نظر رهگذران بکار رود.
بطور مثال: ممکن است گزینش زباله دان هایی به رنگ زرد روشن در ابتدا حتی با محیط هم هماهنگ باشد. اما به طور یقین بعد از چند ماه زباله دان با لکه های مختلف رنگی که با پر و خالی شدن آن با زباله های مختلف ایجاد می شود. در انتخاب آن تجدید نظر شود. در این باره برخی معتقدند که وجود رنگ های روشن بر پیکر مبلمان شهر در بسیاری موارد باعث تشخیص سریع آنها از محیط می شود و کیفیت وکمیت استفاده از آنها را افزایش می دهد. این تفکری است که بسیاری را به گمراهی کشانده است. شهروند وظیفه شناس و مسئولی که تکلیف خود را در برابر محیط زندگی خویش می داند. رنگ برایش تعین کننده نیست در عوض حتی با برجسته ترین رنگ ها و ترفندهای رنگارنگ نیز نمی توان از پرتاب زباله توسط آن که مقید به چیزی نیست در میان سبزه ها، خیابان و پیاده روها جلوگیری کرد. شاید یکی از راه های برخورد با این معضلاجرای قوانین مؤثرتر و ترویج فرهنگ شهرنشینی باشد، به جای پیش پا افتاده ترین راه، یعنی تنوع رنگ محصول.
در کنار رنگ عناصر، خود فضا نیز قابلیت های بالایی برای ترکیب های رنگی دارد. تشخیص یک رنگ در محیط به عواملی از جمله زمان دیدن، رنگ زمینه، رنگ های ثابت و منابع نور طبیعی و مصنوعی بستگی دارد. در اینجا به چند مورد از رنگها و انعکاس آنها در محیط اجتماعی می پردازیم.
قرمز و نارنجی رنگهایی هستند که بیش از همه جلو می آیندو به اصطلاح پیش آمدگی دارند. پرتوهای ساطح شده از این رنگ ها بر تمرکز عدسی چشم تأثیر می گذارند و در شخص دوربینی ایجاد می نمایند.
رنگهای سبز و آبی: برعکس چشم را نزدیک بین می کنند، چرا که این دو رنگ به عقب رفتن و عمیق شدن تمایل دارند، زرد و ارغوانی در این خصوص خنثی هستند، نه پیش می آیند و نه عقب می نشینند.
برای چیدمانهایی جسورانه و پویا، محیط های، روشن بهترین هستند و رنگهای اصلی و غنی در چنین فضاهای درخشان، بیشتر رایج اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...