او قبله من است رخم سوی او کنید
خاکم به یاد قامت دلجوی او کنید
نقشی به صورت خم ابروی او کنید
جای شهید عشق به پهلوی او کنید
بویی به خاک تربتم از بوی او کنید
یعنی که رشته کفنم موی او کنید
و آن را که یار کشت کفن شوی او کنید
حرفی ز سحر نرگس جادوی او کنید
این را به یادگار به بازوی او کنید

 

 

 

وزن:مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن / بحر مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف
موضوع کلی :بدبختی و بی چارگی عاشق در برابر معشوق وبیان احوال شخصی
غزل مردّف با ردیف عبارت فعلی
۱-واقعه، کنایه از روز قیامت./ او قبله من است، تشبیه بلیغ اسنادی./
۳- محراب وار، تشبیه یعنی مانند محراب./ صورت، تصویر ونقاشی./
۴-کوهکن، کنایه از فرهاد و بیت اشاره دارد به داستان عشق ورزی شیرین وفرهاد رجوع کنید به غزل۳۵۴٫/
شهید عشق، کنایه از عاشق ویا خود شاعر مراد است./
۵-بوی وفا، حسامیزی ./مفهوم بیت ، بی وفایی معشوق./
۶-زنار، کمربند مسیحیان، نشان کفر وبی دینی./ به خاک بردن، کنایه از دفن کردن./ تشبیه موی به زنار در بیت تشبیه مضمر است./
۷-سرشک، اشک چشم./گلاب سرشک، تشبیه بلیغ اضافی./
۸-هندو، استعاره از موی سیاه وجه شبه سیاهی./ سحر نرگس، جادوی چشم، نرگس، استعاره از چشم/
۹-تعویذ، دعای چشم زخم./تعویذ وبازو، تناسب./
غزل ۵۲۹

 

 

دلی که شاد ز وصل تو دیر دیر شود
مرا چه غم که رقیب است چو سگ گشاد دهان
من از هلاک خودم نیست غم از آن ترسم
گرفت در گلویم آب خنجر تو اجل
ز درد عشق تو چون به نمی شود اهلی

 

 

 

به یک نظر که به بیند تو را چه سیر شود
کسی که مست تو شد در دهان شیر شود
که ترک مستی و چشمت به خون دلیر شود
نهشت آن قدرم کز گلو به زیر شود
اگر هلاک شود زود به که دیر شود

 

 

 

وزن:مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن / بحر مجتث مثمن اصلم
موضوع کلی: عشق وآوارگی راه عشق وتحمل سختی ها برای رسیدن به وصال معشوق
پایان نامه - مقاله - پروژه
غزل مردّف با ردیف فعلی.
۱-دیر وسیر، جناس ناقص اختلافی./ چو سگ، تشبیه ./
۲-در دهان شیر شدن، کنایه از نهایت شجاعت ودلیری./
۳-اجل، مرگ./ نهاد بیت اجل است، / نهشت، اجازه نداد./
۴-زود، دیر، تضاد./درد و به شدن تناسب وتضاد دارد./ مفهوم بیت فنای عاشق در راه عشق
غزل ۵۳۰

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...