مقالات و پایان نامه ها در رابطه با تصحیح، مقدمه و شرح آثار منثور ظهوری ترشیزی ۹۴۴-۱۰۲۶- ... |
Dr. Batoul Vaez
Advisor Professor:
Dr. Mahmoud Bashiri
Research by:
Marie Firouzi
June 2014
. علاوه بر منابع ارجاع داده شده شرح حال ظهوری ترشیزی در تذکرهی مرآهالخیال، تذکرهی میخانه، گنج سخن، صائب و شاعران طرز تازه نیز آمده است. ↑
. شهرآشوب: آشوبندهی شهر. آن که شهر را به آشوب و فتنه و فساد کشد. کسی که در حسن و جمال فتنهی شهری باشد. یکی از انواع شعر فارسی است. مدح و ذمّی که شعرا اهل شهر را کنند. آنچه تاکنون به دست آمده است به صورت قطعه، قصیده، رباعی، غزل و مثنوی بوده اما در مجموع آنها که برای محترفه سروده شده بیشتر در قالب رباعی است و آنچه در مدح و ذم یک شهر است غالباً به صورت قصیده و مثنوی. ↑
. ۱٫غلام و بنده، خادم و خدمتکار. ۲٫ درخشنده، تابنده. همیشه صفت لؤلؤ می آید. ↑
. شعری نام دو ستاره نورانی در دو صورت فلکی سگ بزرگ و سگ کوچک که به شِعرای یمانی و شِعرای شامی معروفند. ↑
. سه برگه نام گلی است. یونجه. شبدر ↑
. این واژه در نسخهی اساس خوانا نیست. ↑
. واژهای که در این قسمت نوشته شده در نسخهی م.ج خوانا نیست. احتمالا زدود باشد. ↑
. د: پرداختهاند ↑
. د: زنگولهبند ↑
. د: سخن را کرده ↑
. م.ل: تاره ↑
. اس: بهبین ↑
. دیگر نسخ: سخن ↑
. م.ج: طراز ↑
. د: سیم ↑
. اس: افزایی ↑
. دیگر نسخ: فلک قدر و فلک تخت و فلک رخش ↑
. دیگر نسخ: جز او ↑
. م.ل: اگر بزم است عیشستان ز جامش/ وگر رزم است رنگین از حسامش ↑
. اس: با ↑
. دیگر نسخ: از ↑
. د، م.ل: به ↑
. اس: برانگیزد به هر جانب که لشگر / بگیرد گرد روی باد صرصر ↑
. اس: شنید، آفرید ↑
. دیگر نسخ: خبر از راز پنهانش دادند / سواد خط پیشانیش دادند ↑
. اس: رود ↑
. م.ل: انداز ↑
. م.ج: برتر ↑
. اس: پرتو ↑
. م.ج: که گردد پرتوی زان رو شکارش ↑
. م.ج: در ↑
. م.ل، د: فطنت ↑
. د: انگشتان ↑
. دیگر نسخ: سمن ↑
. اس: صدق ↑
. اس: کف اجابت تاثیر م.ج: کف پر از گوهر تأثیر ↑
. م.ج، د: رشته ↑
. م.ل: سطوتی زور در پنجه شیرشکن رزمی اجل در خون افکن الفتش رم آهوربا ↑
. اس: بزمی ↑
. اس: گوهر در نظرش بیقدرتر از موج به دریا ↑
. دیگر نسخ: بهآن ↑
. دیگر نسخ: صد جا ↑
- اس: حسر (!) ↑
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1400-08-16] [ 01:47:00 ق.ظ ]
|